مردان و رفتار کمک جویی سلامت


موضوع:

مردان و رفتار کمک جویی سلامت

هدف:

این بررسی ؛ نشان می‌دهد چگونه و چرا مردان در هنگام تجربه بیماری، مراجعه به پزشک و گرفتن کمک تخصصی را به تأخیر می‌اندازند.

یافته ها:

آیا جنسیت تاثیری در رفتار افراد ، بر گرفتن کمک و مراجعه به متخصص به هنگام بیماری دارد؟

تحقیقات فزاینده ای در ایالات متحده وجود دارد که نشان می دهد ، مردان کمتر از زنان به دنبال کمک از متخصصان بهداشت برایمشکلات مختلفی مانند افسردگی، سوء مصرف مواد، ناتوانی های جسمی و رویدادهای استرس زا در زندگی هستند .

همچنین، شواهد تجربی در بریتانیا از این نظریه حمایت می‌کند که مردان در مقایسه با همتایان زن خود کمتر از خدمات بهداشتیاستفاده می‌کنند و از متخصصان بهداشت کمک می‌خواهند.

به عنوان مثال، مردان در سال 1990 ، 67 میلیون بار به پزشک عمومی خود مراجعه کردند، در حالی که زنان 143 میلیون بار در مدتمشابه مراجعه داشتند.

اگرچه تعداد کل ویزیت‌های زنان به دلیل برنامه‌ریزی خانواده، زایمان و مسائل مربوط به سلامت کودک افزایش می‌یابد و تصور می‌شود کهاین تفاوت‌ها نحوه استفاده زنان از خدمات مراقبت‌های اولیه را بیشتر از مردان نشان می‌دهد .

کوک و همکاران (1990) همچنین دریافته اند که در تمام طبقات اجتماعی، 10 درصد از مردان در سنین 45 تا 65 ساله، در طول یکدوره 3 ساله با پزشک عمومی خود مشورت نکرده اند و 44 درصد دیگر به طور متوسط ​​دو بار در سال یا کمتر مراجعه می کنند.

یافته‌های مشابهی در بررسی خدمات بهداشت ملی (NHS) از مردان جوان‌تر مشاهده شده است که69 درصد از مردان 18 تا 24 سالهدر 12 ماه قبل در مقایسه با 90 درصد از زنان در همان گروه سنی به عمل جراحی مراجعه کرده بودند .

علاوه بر این، همان نظرسنجی نشان داد که تنها 58 درصد از مردان با سلامت عالی در عمل جراحی خود شرکت کردند، در مقایسه با74 درصد از زنان سالم، که نشان می‌دهد مردان نیز از نظر پزشکی پیشگیری ضعیف هستند.

علاوه بر این، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد مردان نه تنها کمتر از زنان مشورت می‌کنند، بلکه روش کمک‌جویی آنها نیز متفاوتاست و اگرچه علائم عاطفی جزئی احتمال مراجعه به پزشک عمومی را افزایش می دهد، علائم جسمانی عامل تعیین کننده برای کمکگرفتن توسط مردان است.

کورنی (1990) همچنین دریافته است که بر خلاف زنان، مردان کمتر احتمال دارد که مشکلات روانی اجتماعی و پریشانی را به عنواندلیل اضافی برای مشاوره گزارش کنند. لوئیس و اوبراین (1987) خاطرنشان می کنند که مردان نیز بعید است که اولین کسانی باشند کهدر ازدواج، مراقبت از کودک یا موارد دیگر کمک می گیرند.

تعداد قابل توجهی از تحقیقات علیه جنسیت به‌عنوان یک عامل تعیین‌کننده در رفتار ،انجام شد.

به عنوان مثال، Emslie و همکاران. (1999a) تفاوت‌های جنسیتی کوچکی را در ضعف و علائم فیزیکی بین کارمندان زن و مرد دانشگاهپیدا کرد، اما دریافتند که تأثیرات درجه شغلی در پیش‌بینی این متغیرها بسیار مهم‌تر است.

بنابراین محققان به این نتیجه رسیدند که تفاوت‌های مشاهده‌شده نه بر اساس جنسیت، بلکه با رفتارها و نگرش‌های مرتبط با انتخاب‌هایشغلی و سبک زندگی خاص توضیح داده می‌شوند .

نتایج مشابهی در نظرسنجی از کارمندان بانک ، در راستای رد نظریه های تفاوت های جنسیتی پیدا شد ، سپس تحقیقات پیمایشی درمقیاس بزرگ با کارمندان دولتی بریتانیا انجام داد که نشان داد زنان بیشتر از مردان به دلیل بیماری از کار مرخصی می گیرند، اماتأثیرات آن اندک بود و دوباره به شدت تحت تأثیر درجه شغلی بود. در این راستا داده های 1700 داوطلب را که دچار ویروسسرماخوردگی شده بودند،جمع آوری کرد.

داوطلبان در این مطالعه توسط یک ناظر بالینی آموزش دیده (دارای واجد شرایط پزشکی) که وجود و شدت علائم و نشانه ها را بااستفاده از یک سیستم نمره دهی عددی استاندارد ارزیابی می کرد، ویزیت شدند.

امتیازات برای هر علامت یا علامت ثبت شده (مانند گلودرد، تب، غدد متورم) اضافه شد تا یک نمره کلی برای هر داوطلب در پایانکارآزمایی ایجاد شود. یافته‌ها نشان داد که احتمال بروز علائم در مردان و زنان در این مطالعه به یک اندازه است.

مطالعه مشابهی توسط همان گروه نشان داد که ، مردان نسبت به زنان کمتر احتمال دارد طیفی از حدود 33 علامت بیماری را گزارشکنند (27 درصد از مردان در مقایسه با 34 درصد از زنان) اما به طور متناقض، آن ها کسانی که علائم را گزارش کردند به همان اندازهاحتمال داشت که آنها به پزشک مراجعه کرده باشند.

مطالعه رفتار بیماری در میان افراد مبتلا به سرطان کولون یا رکتوم (Marshall & Funch 1986) به وزن شواهدی می‌افزاید که از اینایده حمایت می‌کنند که زنان بیشتر از مردان احتمال دارد علائم سرطان را تشخیص دهند و به آنها پاسخ دهند.همچنین هیچ تفاوتجنسیتی ثابتی را در پاسخ به علائم، به ویژه علائمی که بیماری جدی را پیشنهاد می کنند، گزارش نکرد.

موضوع دیگر این است که، زنان بیش از حد علائم را گزارش می کنند ،همچنین، خاطرنشان کرد که زنان بیشتر از مردان به سازمان‌هایبهداشتی مانند پزشکان، پرستاران، مددکاران اجتماعی، روان‌پزشکان یا روان‌درمانگران و فیزیوتراپیست‌ها مراجعه می‌کنند، در حالی کهمردان بیشتر از خدمات حوادث و اورژانس استفاده می‌کنند.

بحث

بررسی مطالعات ، این فرضیه را که مردان کمتر از زنان در هنگام تجربه بیماری ناخوشایند کمک می گیرند، به طور کامل پشتیبانی نمیکند.

اگرچه بسیاری از مطالعات به استفاده کمتر از خدمات بهداشتی و گزارش علائم توسط مردان در مقایسه با زنان اشاره می کنند،برعکس، بسیاری نیز افزایش کمک جویی در مردان را در مقایسه با زنان نشان می دهند، یا در واقع تفاوت معناداری در رفتار کمک جوییبین جنسیت ها وجود ندارد.

شواهد حاکی از آن است که وضعیت شغلی و اجتماعی–اقتصادی از جمله متغیرهای مهم تری نسبت به جنسیت است.

مروری بر تحقیقات مربوط به جنسیت، تصویر واضح‌تری از عوامل بالقوه مؤثر در جستجوی کمک نشان می‌دهد.

رفتار در مردان، از این فرض حمایت می کند که مردان در جستجوی کمک به تأخیر می افتند. به طور قابل‌توجهی، «مردانگی سنتی» و/یا«باورهای مردانگی» به‌عنوان متغیر مهمی که بر رفتار کمک‌جویی و ارزیابی خطر سلامت مردان در هنگام بیماری تأثیر می‌گذارد، اشارهمی‌کند.

در واقع، تئوری های رایج در میان گفتمان بین المللی سلامت مردان ادعا می کنند که مردان مجاز نیستند در رفتار بیماری خود بیانگرباشند، یا به دلیل ساختار مردانگی سنتی، یا تلاش برای انطباق با مردانی که از نظر اجتماعی تجویز می شوند، «ناتوان» هستند.

تا به امروز، هیچ تحقیقی به صراحت بررسی نکرده است که آیا درک مردان از مردانگی بر فرآیند تصمیم گیری آنها در رابطه با کمکگرفتن در هنگام تجربه بیماری تأثیر می گذارد یا خیر. در مجموع، شواهد تجربی کمی وجود دارد که از مداخلات مؤثر برای مقابله بابی‌میلی مردان برای کمک‌جویی حمایت می‌کند.

آنچه قبلاً در مورد این موضوع شناخته شده است

• مردان با احتمال کمتری نسبت به زنان، به دنبال کمک حرفه ای در هنگام مواجهه با بیماری، هستند.

• عدم تمایل مردان به دسترسی به خدمات بهداشتی، یک یکی از دغدغه های مهم مطالعات، بهبود سلامت مردان است.

و در آخر :

•اجتماعی شدن مردان و ایدئولوژی های مردانه ناشی از آن ممکن است ،عامل مهمی در تصمیم گیری مردان برای کمک گرفتن در هنگاممواجهه با بیماری باشد.

• به نظر می رسد عوامل دیگری مانند موقعیت اجتماعی… در تفاوت رفتاری مردان در قیاس با زنان به هنگام گرفتن کمک تخصصی مؤثرهستند.

منبع:Journal of Advanced Nursin

ترجمه: مرکز تصویربرداری سایه

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *